جدول جو
جدول جو

معنی حاج خراب - جستجوی لغت در جدول جو

حاج خراب
امیر حاج خراب،. از امراء دوران آل مظفر است ’و چون امیر شیخ را در منزلی که جهه شوکت و استکبار ساخته بود در غایت تزلزل و انکسار دید روی بدو آورده پرسید که امیرحاج خراب را تو کشته ای جواب داد که بلی بموجب فرمودۀ ما او را بقتل آوردند و جناب مبارزی حکم قصاص کرده آن پادشاه عالیجاه را به اولاد امیرحاج خراب سپردند و پسر امیرحاج خود در همان ساعت نایرۀ زندگانی او را بضرب شمشیر آبدار منطفی گردانید...’. رجوع به حبط ج 2 ص 93 شود
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(خَ)
ده کوچکی است از دهستان اسفندقه بخش ساردوئیه شهرستان جیرفت که در 120 هزارگزی جنوب ساردوئیه و 6 هزارگزی جنوب راه فرعی بافت به جیرفت واقع است. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8)
لغت نامه دهخدا
(خَ بَ)
نام محلی است در شمال همدان
لغت نامه دهخدا
تصویری از کاه خراب
تصویر کاه خراب
کله خشک
فرهنگ لغت هوشیار